دعوت دوستان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

سلام پس شما کجاید من دیگه خسته شدم داره خوابم میبره/

بیاید دیگه عضو شید           

 

وبلاگ جوانان دهگلان////////

                                                                        
dehgolan.rozblog.com   

 

 



دعوت
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

سلام دوستای گلم  ما هم وطنان منتظر شماهستیم زود تربیاید.

 

 

dehgolan1.rozblog.com

            

 

dehgolan.rozblog.com

 

 بیاید دیگه منتظر چی هستی هر دو آدرس رو سرچ کن/عضویت یادت نره عزیزم نظر شما موفقیت ماست...



دوستان زود بیاید ما منتظریمممممممممممم شارژ بخرید آسان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

 

 

 
دوستان راه حل آسان برای خرید شارژ/
هرچقد دوس داری بیا بخر/
ما منتظرشمایم
نیاید من بیشتر گلیه می کنم میمیرم هاااااااااااااااااااااااااااااا
گریه


لینک دانلود کتاب تحقیق روزه از نظر علمی وطبی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

لینک دانلود

 

 http://rozup.ir/up/dehgolan1/روزه.pdf



خالد و نوشيدن زهر و سخن نصرانى درباره اصحاب
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

خالد و نوشيدن زهر و سخن نصرانى درباره اصحاب

در تأييدات غيبى در رفتن اثر زهر، زهر نوشيدن خالدt و اين قولش خواهد آمد: هيچ نفسى هرگز تا رسيدن اجلش نمى‏ميرد، و اين قول عمرو[1] هم خواهد آمد: به خدا سوگند، اى گروه عرب، مادامى كه يكى از اين قرن[2] در ميان تان باشد، هر چه را بخواهيد مالك مى‏شويد. و همچنين اين سخنش براى اهل حيره است: هرگز مانند امروز روى آوردن امرى را بدين وضوح نديده‏ام !!.

 

اقوال اصحاب (رضى‏اللَّه عنهم)  درباره اين كه پيروزى به تعداد نيست

در باره اسباب و انگيزه‏هاى پيروزى قول ثابت بن اقرم t خواهد آمد: اى ابوهريره، انگار تو تعداد زيادى را مى‏بينى؟! گفتم: آرى، گفت: تو در بدر با ما نبودى، ما به كثرت پيروز نمى‏شويم. و قول خالد t هنگامى كه مردى به او گفت: رومى‏ها چقدر زياداند و مسلمانان چقدر اندك؟! گفت: رومى‏ها چقدر اندك اند و مسلمانان چقدر زياد؟! رزمندگان با مساعدت خداوند زياد مى‏شوند، و به يارى ندادن كم مى‏گردند، نه به تعداد مردان. به خدا سوگند، دوست دارم كه اشقر[3] از سايدگى سم پايش تندرست مى‏بود، و آنان دو چندان مى‏شدند. و هم چنين نامه ابوبكر t براى عمروبن عاص t اما بعد: نامه ات به من رسيد، متذكر مى‏شوى كه رومى‏ها به تعداد زيادى جمع شده‏اند، ولى خداوند ما را همراه پيامبرش ص نه به كثرت عدد نصرت داد و نه به كثرت سربازان، و ما در حالى با پيامبر خدا ص غزا مى‏نموديم، كه همراه مان جز دو اسب نبود، و ما شتران را به نوبت سوار مى‏شديم. در روز احد با پيامبر خدا ص بوديم، و همراه مان جز يك اسب نبود، كه آن را رسول خدا ص سوار مى‏گرديد، ولى خداوند ما را بر كسى كه با ما مخالفت مى‏نمود پيروز مى‏گردانيد و كمك مان مى‏كرد.

و آنچه ابوبكر t در راه اندازى ارتش اسامه t انجام داد گذشت، آن هم در فرصتى كه عرب‏ها بر وى از هر طرف شورش كردند، قاطبه عرب مرتد گرديد و نفاق ظاهر شد، يهوديت و نصرانيت سربرآوردند و مسلمانان به سبب نبودن و از دست دادن پيامبرشان ص و كمى نيروى خودى و كثرت دشمن شان، چون گوسفندان باران زده در شب سرد بودند، بنابراين به ابوبكر عرض كردند كه ارتش اسامه را نگه دارد، آن گاه ابوبكر - كه مصمم‏تر و قاطع‏تر بود - گفت: من ارتشى را كه رسول خدا ص روان كرده است نگه دارم؟! در اين صورت به كار بزرگى جرأت نموده‏ام!! سوگند به ذاتى كه جانم در دست اوست، اين كه عرب‏ها بر من حمله آورند بهتر از آن است، كه ارتشى را نگه دارم كه رسول خدا ص آن را روان نموده است!! اى اسامه با ارتشت به همان طرفى كه به آن مأمور شده‏اى حركت كن، و در همان جايى كه رسول خدا ص برايت در ناحيه فلسطين و بر اهل موته دستور داده است بجنگ، چون خداوند آنچه را مى‏گذارى كفايت خواهد نمود. و همچنان قول عبداللَّه بن رواحه t در روز مؤته كه دويست هزار دشمن جمع شده بود گذشت [كه گفت]: اى قوم، به خدا سوگند، آنچه را اكنون بد مى‏پنداريد، همان چيزى است كه در طلب آن بيرون آمده‏ايد و آن: شهادت است، ما با مردم به عدد، قوت و كثرت نمى‏جنگيم، ما با آن‏ها فقط به وسيله دينى مى‏جنگيم كه خداوند ما را به آن عزت بخشيده است، حركت كنيد، كه جز يكى از اين دو نيكى نيست: يا كاميابى يا شهادت. مردم گفتند: به خدا سوگند، ابن رواحه راست مى‏گويد. و چه بسا قصه‏هاى اصحاب در اين موضوع كه در اين كتاب پراكنده و نوشته شده است، و هم چنين در كتب احاديث، مغازى و سير، كه كتاب را به ذكر و تكرار آن طولانى نمى‏كنيم.



 

 


مولانا عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه اهل سنت زاهدان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

مولانا عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه اهل سنت زاهدان، دنیا را محل آزمایش و امتحانات الهی برای انسان‏ها معرفی کرد و "عمل به دستورات شریعت" را تنها راه موفقیت در این امتحانات دانست. امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نماز جمعه (30 فروردین 1392) با تلاوت آیات 12 تا 21 سوره مبارکه "بروج" به انواع آزمایش‏هایی که خداوند بشر را در دنیا با آن آزموده اشاره کرد و خاطرنشان نمود: دنیایی که در آن زندگی می کنیم در حقیقت نوعی آزمایشگاه بزرگ است که خداوند بشر را در آن با انواع آزمایشات مورد آزمایش قرار داده است. دنیا پر از معاصی و گناه است و اختلافی میان مذاهب وجود دارد که آیا خالق معاصی و گناهها خدا است یا خود انسان؟ کسانی که معتقدند خداوند خالق گناهان است بر این باورند که خداوند گناهان را خلق کرد تا به وسیله آنها بشر را بیازماید، همچنین انواع نیکی ها و خوبی ها را آفرید تا بشر را با آنها آزمایش کند. دنیایی که در آن شیاطین متعددی وجود دارند تا جائی که برای انسان یک شیطان معین شده که همواره همراه اوست. حتی پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- نیز فرمودند: من هم شیطانی دارم اما شیطان من در مقابل من تسلیم شده است. شیاطین، اعم از شیاطین جنی و انسی هستند که در زمینه های مختلف تخصص و مهارت دارند و خداوند به ما هشدار داده که مواظب باشید این شیاطین شما را گمراه نکنند. انواع معاصی و گناهان مانند جادو و سحر که ایمان انسان را تباه می کنند، قتل ناحق که از مهلکات است، همچنین نافرمانی والدین که از گناهان سنگین است، غیبت، دروغ، بدگمانی، تهمت به انسان های پاک، ریختن آبروی مردم، شرابخواری، زنا و... همه این گناهان برای آزمایش انسان خلق شده اند
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه افزود: از طرف دیگر خداوند متعال ایمان و احکام اسلام را که منبع تمام خیرها و برکات است، خلق کرد. خداوند احکام شریعت را برای پخته کردن انسان خام فرود آورد؛ احکامی مانند نماز، روزه و حج را آن ذاتی که به پیچیدگی وجود انسان اطلاع کافی داشت فرو فرستاد، تا انسان به وسیله آنها به وارستگی برسد. لذا امکان ندارد انسان بدون نماز خواندن و پرداخت زکات و عمل به فرایض دینی به وارستگی دست حاصل کند.
ایشان در ادامه رعایت حقوق انسان‏ها را از جمله آزمایشات الهی برشمرد و افزود: رعایت حقوق والدین، همسر، فرزندان، خویشاوندان و حفظ حرمت تمام انسان‏ها از جمله مواردی هستند که انسان به وسیله آنها مورد آزمایش قرار می گیرد. خداوند انسان را با حق و باطل مورد آزمایش قرار داد تا ببیند انسان در کنار حق می ایستد و یا با باطل همراه می شود. خداوند ما را در دنیا ندا داد و فرمود: «إن تنصروا الله ینصرکم و یثبت أقدامکم» در حالی که خداوند به نصرت و یاری ما هیچ نیازی ندارد، بلکه مدد و یاری الله در حقیقت حمایت و یاری دین خدا است و منظور این است که اگر شما به حمایت دین حق و راه درست برخاستید در واقع شما دعوت خدا را پذیرفته و جزو حامیان خدا و رسول و دین حق قرار گرفته و طرفدار خدا شده اید. خداوند راضی است که همه مسلمانان کشته شده و تکه تکه شوند اما به دین خدا هیچ ضرر و زیانی وارد نشود. خداوند متعال در جنگ احد راضی شد که70 نفر از یاران با وفای پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- در خون غلتیده و شهید شوند، اما به دین هیچ ضرری وارد نشود. در حالی که خداوند متعال قدرت دارد در یک لحظه تمام دنیا از جمله اروپائیان و آمریکائیان را مسلمان کند، اما این فضل و لطف پروردگار شامل حال ما شد که خداوند به ما دستور داد که نگذارید زورگویان و سرکشان به دین ضرر و زیان وارد کنند. لذا این آزمایش پروردگار در دنیا است که خداوند ما را با آن آزموده است که ما با حق زندگی کنیم و حامی حق باشیم و با حق از دنیا برویم.
امام جمعه اهل سنت زاهدان خاطرنشان کرد: وقتی قرآن را مورد مطالعه قرار می دهیم متوجه می شویم که خداوند متعال در طول تاریخ حق و حامیان آن را نصرت کرده و باطل را همواره به ذلت و خواری گرفتار و با مشکلات مواجه کرده است. خداوند متعال سرنوشت قوم‏هایی مثل عاد و ثمود و قوم فرعون و قوم لوط در قرآن مورد تذکره قرار داده و در ادامه می فرماید: «إن فی ذلک لعبرة لاولی الالباب» در سرنوشت این اقوام ظالم برای صاحبان بصیرت، عبرت موجود است. انسان‏های عاقل و با خرد کسانی هستند که از حوادث و اتفاقات درس می گیرند، و انسانهای بی خرد کسانی هستند که از کنار حوادث با غفلت می گذرند و از آنها درس نمی گیرند. خداوند متعال خطاب به اهل مکه می فرماید، چرا از سرنوشت اقوام سابق عبرت نمی گیرید؟ در حالی که وقتی به شام می روید بقایای قوم حضرت شعیب و لوط بر سر راه شما قرار دارند. همچنین در مسیر یمن بقایای قوم عاد را می بینید. پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- در مسیر تبوک هنگامی که از محل عذاب قوم "حجر" عبور می کرد با گریه و تضرع و استغفار از آنجا گذشت و به صحابه فرمود: از این محل آب ننوشید، چون این محلِ عذاب خداست. از این محل با غفلت نگذرید، بلکه با تضرع و استغفار از اینجا عبور کنید.

زلزله های اخیر هشداری الهی برای ملت ایران است
مولانا عبدالحمید در ادامه سخنان خود به زلزله های اخیر که در کشور واقع شد اشاره کرد و آن را هشداری از جانب پروردگار توصیف نمود و خاطرنشان کرد: وقوع زلزله ها یکی از علائم قیامت هستند که متأسفانه اخیرا در کشور وقوع چنین زلزله هایی بسیار شده، که ضایعات و ویرانی ها و کشتار را در پی داشته است؛ وقوع زلزله در آذربایجان و بوشهر و اخیرا در استان سیستان و بلوچستان که در مقیاس ریشتر در پنچ دهه گذشته بی سابقه عنوان شده است و شدت آن به اندازه ای بوده که کشورهای همسایه از جمله هند، پاکستان و امارات را نیز تکان داده و موجب خسارت‏هایی در این کشورها شده است. به نظر بنده این هشداری از طرف خداوند به ملت و مسئولین کشور است و نشان از آن دارد که هنوز در جامعه ظلم و حق کشی موجود است و خداوند متعال از اعمال ملت ایران و همچنین مسئولین ناراضی است. لذا همه مردم و ملت ایران، اعم از مسئولین و نیز علمای شیعه و سنی، باید در سیاست و اعمال خود تجدید نظر کرده و توبه و استغفار نمایند. علمای شیعه و سنی باید در راستای بیداری ملت بکوشند تا ملت به خدا رجوع کند و ضعف‏های خود را تشخیص داده و در صدد جبران آنها برآید.
ایشان در پایان تاکید کرد: مردم استان سیستان و بلوچستان نیز باید توبه و استغفار کند و همچنین شکر پروردگار را به جای آورد که این زلزله شدید- بحمدالله- تلفات جانی در بر نداشت، در حالی که تمام کارشناسان که به ظاهر قضایا نظر دارند و از حقایق پشت پرده و مشیّت پروردگار غافل اند، حیرت زده شدند که زمین لرزه ای به این شدت چگونه تلفات جانی در پی نداشته است؟! این فضل و رحمت خداوند بینا و شنوا است که به برکت قرآن عظیم الشأن و نام و یاد پروردگار که در این مناطق وجود دارد این مناطق را از خسارت زلزله محفوظ نگه داشت. اینکه منازل و ادارات ما بر سر ما خراب نشد نشان از این دارد که هنوز خداوند به این ملت نظر و توجه دارد. لذا به جز شکر و سپاس خداوند هیچ کار دیگری نمی توانیم انجام دهیم. اما در عین حال باید بدانیم که هنوز در عملکرد خود ضعیف هستیم و انواع گناهان در جامعه وجود دارند و سستی در انجام فرایض موجود است. لذا خداوند به وسیله این زلزله به ما هشدار داد که در اعمال خود تجدید نظر کنیم. خداوند به همه ما توفیق دهد قبل از آنکه به عذاب مهلکی گرفتار شویم توبه کرده و حق خدا و مخلوقات او را ادا نماییم.



قصه نيل مصر در زمان عمر
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

قصه نيل مصر در زمان عمرt

حافظ ابوالقاسم لالكائى در السنة از قيس بن حجاج از كسى كه برايش حديث بيان نموده، روايت كرده كه گفت: هنگامى كه مصر فتح گرديد، اهل آن نزد عمروبن عاص t كه امير آنجا بود در ماه بؤنه - يكى از ماه‏هاى عجم - آمدند، و گفتند: اى امير، اين نيل ما سنتى دارد كه به غير آن جريان پيدا نمى‏كند، پرسيد: و آن چيست؟ گفتند: وقتى كه دوازده شب از اين ماه بگذرد، به سوى دختر باكره‏اى مى‏رويم كه در ميان والدينش است، و پدر و مادرش را راضى مى‏سازيم، و بهترين زيورات و لباسش را بر تنش مى‏كنيم، و بعد او را در نيل مى‏اندازيم. عمرو به آنان گفت: اين در اسلام نيست، اسلام هر آنچه را قبل از خودش بوده نابود مى‏سازد، آن گاه آنان ماه بؤنه را اقامت گزيدند و نيل از جريان بازماند تا جايى كه تصميم گرفتند از آنجا كوچ كنند. آن گاه عمرو t اين مسئله را براى عمربن خطاب t نوشت، و عمر برايش نوشت، تو در عمل خود به حق رسيده‏اى، من در داخل اين نامه‏ام، برگه كوچكى برايت فرستاده‏ام، آن را در نيل انداز... و حديث را چنانكه در باب تأييدات غيبى در تسخير بحرها خواهد آمد دوباره مى‏آوريم؛ و در آخر آن آمده: پس نوشته را در نيل انداخت، و آنان در روز شنبه در حالى صبح نمودند، كه خداوند نيل را به ارتفاع شانزده گز فقط در يك شب به جريان آورده بود، و خداوند آن روش و سنت را از اهل مصر تا امروز قطع نمود. چنانكه در تفسير ابن كثير (464/3) آمده. اين را همچنان ابن عساكر، ابوالشيخ و غير آنان روايت كرده‏اند.



بيانيه پيامبرصدر تأكيد نماز جمعه
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


بيانيه پيامبرصدر تأكيد نماز جمعه

ابن ماجه (ص172) از جابر t روايت نموده، كه گفت: رسول خدا ص براى ما بيانيه ايراد نمود و گفت: «اى مردم، به سوى خداوند، قبل از اينكه بميريد، توبه نماييد، و به اعمال صالح، قبل از اينكه گرفتار شويد، مبادرت ورزيد، و رابطه‏اى كه ميان شما و پروردگارتان هست آن را با كثرت ذكر و صدقه در خفا و آشكار حفظ و بر قرار داريد. به اين عمل رزق داده مى‏شويد، نصرت داده مى‏شويد و جبيره مى‏گرديد. و بدانيد كه خداوند، جمعه را بر شما در همين مقامم، در همين روزم، در همين ماهم و در همين سالم تا روز قيامت فرض گردانيده است. كسى كه آن را در حياتم - يا بعد از من -، خواه امام عادل داشته باشد يا ظالم، به سبب سبك دانستن آن يا انكار از آن، ترك نمايد، خداوند پراكندگى اش را برايش جمع نكند و به وى در كارش بركت ندهد. آگاه باشيد، تا انسان توبه نكند نمازش قبول نيست، زكاتش قبول نيست، حجش قبول نيست، روزه‏اش قبول نيست، نيكى اش پذيرفته نيست. اما كسى كه توبه كند، خداوند از وى مى‏پذيرد. آگاه باشيد، زن امامت مرد را نمى‏كند اعرابى امامت مهاجر را نمى‏نمايد و فاجر امامت مؤمن را نمى‏كند، مگر اينكه وى را با زور مجبور سازد، و او از شمشير و تازيانه وى بترسد». منذرى (31/2) مى‏گويد: اين را طبرانى در الأوسط  به نقل از ابو سعيد خدرى مختصرتر از آن روايت كرده است، و ابويعلى آن را به دو اسناد از جابر بن عبداللَّه روايت نموده، كه گفت: رسول خدا ص روز جمعه براى ايراد خطبه ايستاد و گفت: «ممكن براى مردى جمعه فرا رسد، و او به اندازه يك ميل از مدينه دور باشد و به جمعه حاضر نشود»، باز در مرتبه دوم گفت: «ممكن براى مردى جمعه فرا رسد، و او به اندازه دو ميل از مدينه  دور باشد و او به آن حاضر نگردد». و در مرتبه سوم گفت: «ممكن به اندازه سه ميل از مدينه دور باشد، و به جمعه حاضر نشود و خداوند  بر قلبش مهر زند».

 



ترازوی اعمال واقوال در روز قیامت
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

                                             ترازوی اعمال واقوال  در روز قیامت

  عن أبی هریره رضی الله عنه قال:قال رسول الله صل الله علیه وسلم: کلمتان خفیفتان علی اللسان.ثقیلتان في المیزان.حبیبتان إلی الرحمن:سبحان الله وبحمده .سبحان الله العظیم:(رواه بخاری:7563)

ترجمه:از ابوهریره رضی الله عنه می گوید:رسول الله صل علیه وسلم فرمود:دو کلمه وجود دارد که بر زبان سبک.ولی در

ترازوی اعمال.سنگین.ونزد خداوند.محبوب اند:سبحان الله وبحمده. سبحان الله العظیم*



(پینج رو کنه ي اسلام)
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

                              (پینج رو کنه ي اسلام)

پینج  روکني  اسلام با  بزانین  چیه

باوه ریان پي بکه ین امري ربي يه

اول        کلمه ي   شهادت     ایمان

                                                    دووه م پینج فرضه به شرطي ارکان

سي یه م30روژه ي مانگي رمضان

محفوظ له مفطر هه م لغو بطلان

                                                   چواره م زه کاته له گه ل سه ر فطره

                                                   پینجه مین حجه ءه و  له گه ل  عمره

ءه م پینج   رو کنانه   به فرض   بزانین

قه ت ته رکیان نه که ین گه رمسلمانین

                                                هه ر که س ته رکي کا یه ک له پینجانه

                                                بي شک     رو کنیکي   دیني    نقصانه

ءه مجا با معناي  شهادت  تي بگه ین

معناي بزانین  باوه ري  پي بکه ین

(   أشهد    أن    لااله   إلا   الله    )

هیچ معبود  به حق  نیه  غیر   از  خوا

چی بت و   صنم  ءه ستیره   و  آگر

که ده یان په ره ستن  طاءفه ي کاف

 

غیر  از بي  شریک   پاکیان     بطالن

عابدیان     هه مو    اهلي     ضلالن

                                                   حقا     محمد      رسول        خدا

                                                   ناردي به رحمت  بو  ري ي   اهتدا

بو سه ر انس و جن ملاءک یکسه ر

چی  خوا  فه رمویه  ءه و   بدا  خبر

                                                  بي شک انسانه  ءه و  مله ک    نیه

                                                  فه ر مان به ر داری  امری  ربي يه

 



د ختر بدنيا امد تا دختر كسی شود ازدواج كرد تا همدم كسی شود
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

د ختر بدنيا امد تا دختر كسی شود

ازدواج  كرد تا همدم كسی شود

 

حاملگی و زايمان را تجربه كرد تا مادر كسی شود

 

برای همه كسی شد امّا خودش بيكس ماند و خانۀ

 

سالمندان را اختيار كرد.

 

تعجُب اين جا است كه يک مادر ميتواند 10 تا فرزند را

 نگهداری كند

 

امّا 10 فرزند نمیتوانند يک مادر را نگه دارند اين انصاف

نيست.



<<<مَنْ صَلَّى عَلَىَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ ثَمَانِينَ مَرَّةً غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُ ثَمَانِينَ سَنَةً.
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

<<<مَنْ صَلَّى عَلَىَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ ثَمَانِينَ مَرَّةً غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُ ثَمَانِينَ سَنَةً.

قِيلَ يَا رَسُولَ الله(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمْ)كَيفَ الصَّلَاةُ عَلَيكَ،قَالَ:

تَقُولُ:>>>

کسی که در روز جمعه بر من 80 بار صلوات بفرستد،خداوند تعالی از گناه 80 سال او میگذرد.گفته شد:ای رسول خدا(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمْ)،صلوات بر شما چگونه است؟ فرمود میگویی:

 

*** أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ***

قَالَ الشَّيخ ابُو عَبْدالله النُّعْمَان : أَنَّهُ حَدِيثٌ حَسَنٌ.

 



مختصری از زندگی نامه ی حضرت معاویه (رضی الله عنه)
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

مختصری از زندگی نامه ی حضرت معاویه (رضی الله عنه)

 

حضرت معاویه یکی از اصحاب پیامبر می باشد و به سبب کفری که امروز حاکم است ذکر و یاد او در میانمان کم رنگ و از محبت او غافل شده ایم . منافقین همان طور که حضرت عمر و حضرت علی را در محراب و حضرت عثمان را بر سر قرآن به شهادت رساندند همان طور حضرت معاویه را با تیغ حرفهای خود بدنام ساخته اند . خداوند در مورد یاران پیامبر می فرماید : من از آنها راضی هستم و آنها از من راضی اند . و همچنین پیامبر می فرماید : هر کس به اصحاب من اهانت کند لعنت خدا بر او باد .

حضرت معاویه قبل از اسلام

ایشان فرزند حضرت ابو سفیان و حضرت هند می‌باشند. وی از نسل قریش و در جد چهارم به پیامبر خواهند رسید. پنج سال قبل از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و سلم) به دنیا آمد و در همان اوائل نوجوانی آثار بزرگی, در چهره اش پیدا بود. آن زمان در مکه با وجود این که زمان جهل بود اما پدر و مادر‌ش به او علم و فنون آموختند تا این که به یکی از افراد انگشت نمای عرب در آن دوران تبدیل شد و در قبیله‌ی خود صاحب مقام بود و مال و ثروت زیادی داشت و تنها آرزوی مادرش این بود که روزی پسرش رئیس قبائل عرب شود .     

 ایمان آوردن حضرت معاویه

خواست خداوند این بود که ایشان با آن صفات عالی در جمع یاران پیامبر قرار گیرد بنابر فرمایشت خود ایشان قبل از فتح مکه مسلمان شده بودند اما اسلام خود را تا روز فتح مکه که در آن روز پدر و مادرش ایمان آوردند آشکار نساختند . این خانواده ی مسلمان در خدمت پیامبر تسلیم امر خداوند شدند و رابطه و خویشاوندی خود را از آن روی که پیامبر داماد حضرت ابوسفیان بود محکمتر ساختند . بعد از آن حضرت معاویه در خدمت پیامبر کاتب وحی شد که این نشانه ی امین داری و بزرگواری حضرت معاویه می باشد .

 فرمایشات و دعاهای پیامبر برای حضرت معاویه

پیامبر نه تنها حضرت معاویه بلکه تمامی اصحاب خود را دوست داشتند و در ایمان و رفتار و کردار آنها شکی نداشتند و برای آنها در حضور خداوند دعا فرموده اند و در بحث فضائل اصحاب خود احادیث بسیار و بیشماری دارند در حالی که خداوند می فرماید: پیامبر از روی هوا وهوس صحبت نمی کند بلکه فرمایشات حضرت از طرف خداوند به او الهام می شوند .

در مورد حضرت معاویه می فرمایند : ای معاویه من از تو هستم و تو از منی در کنار هم داخل بهشت می شویم . و در حدیث دیگر که در بین اصحاب نشسته  بود فرمودند: الآن کسی از این در داخل می شود که از اهل جنت است , سه روز پشت سر هم این فرموده را تکرار کردند که هر سه بار حضرت معاویه داخل میشدند .

پیامبر برای حضرت معاویه در پیشگاه خداوند فرمود: (اللهم اجعله هادیا مهدیا و اهد به) خدایا معاویه را هدایت دهنده و هدایت یافته قرار بده و او را سبب هدایت مردم قرار بده .

در دعایی دیگر می فرماید : خدایا معاویه را علم حساب و کتاب بیاموز و او را از عذاب جهنم محفوظ بدار.

بدیهی است که اگر پیامبر دعایی کرده باشند دعایش مستجاب بوده پس کسی که پیامبر برای او دعا کرده باشد و او را دوست بدارد لازم است مسلمانان حب او را در دل خود زیاد کنند تا اینکه دشمنان و حسودان دین اسلام و سب کنندگان اصحاب پیامبر در همین دنیا شرمنده و رسوا شوند. حضرت معاویه صاحب علم و فضل زیادی بوده و راوی ۱٦۳حدیث از پیامبر است و در غزای حنین همراه اصحاب برای دین جنگیده است .پیامبر (صلی الله علیه و سلم) می فرماید :صابرترین و با سخاوت ترین امت من معاویه است .

حال ما می گوئیم آیا پیامبر راست می گوید یا دشمنان دین

حضرت معاویه بعد از وفات پیامبر

پیامبر وقتی دنیا را وداع فرمودند بنابر قول صحیح صد و بیست و چهار هزار صحابه بجای گذاشت که این اصحاب باحضرت ابوبکر(رضی الله عنه) بیعت و او را بعنوان اولین خلیفه ی پیامبر معرفی کردند و از جهاد و کوشش  در راه اسلام دریغ نکردند و روز به روز به خاک اسلام می افزودند و پادشاهان ظالم و بت پرست را به زانو در می آوردند.

حضرت معاویه در زمان خلافت حضرت ابوبکر در منطقه ی شام (سوریه ی امروزی) به جهاد کردن در راه خدا مشغول بود و همچنین در جنگ یمامه نیز شرکت داشت و در زمان حضرت عمر (رضی الله عنه) به استاندار شام سمت یافته و تا زمان خلافت حضرت عثمان (رضی الله عنه) به سمت خود باقی ماند یکی ازمهمترین کارهایشان درآن زمان آن بود که توانست بافرماندهی زیرکانه ی خود قبرس را فتح کنند که اولین جنگ دریایی مسلمین بود این در حالیست که پیامبر پیشتر فرموده بودند: اولین لشکر امتم که از طریق دریا خواهند جنگید بر خود بهشت را واجب کرده اند .

این جنگ یک ابتکار نظامی بود که مسلمانان برای اولین بار ناو جنگی تهیه کردند این یک امتیاز تاریخی برای اسلام و به خصوص برای حضرت معاویه می باشد .

بیعت نکردن حضرت معاویه با حضرت علی

حضرت معاویه در این باره می فرمایند: به خدا قسم من چنین تصوری ندارم که از علی بهترم بلکه او از من بهتر است اما عثمان مظلومانه شهید شده و خواهان قصاص او هستم زیرا او پسر عموی من می باشد و اگر علی قاتلان را به من بسپارد من با او بیعت خواهم کرد اما حضرت علی بنابر دلائلی که داشت قاتلان را قصاص نکرد و به همین خاطر بین آنها نزاع و اختلافی ایجاد شد خلاصه  هر دو طرف از اصحاب پیامبر هستند و ما در مورد آنها حق صحبت و انتقاد نداریم زیرا هر کدام از آنها مجتهد می باشند و اختلاف در اجتهاد جائز می باشد .

حضرت معاویه در جواب نامه ی قیصر روم که می خواست از فرصت استفاده کند برای او نوشت : به من اطلاع رسیده که می خواهید به مرز لشکر کشی کنید یادتان باشد اگر اقدام به چنین کاری کنید با برادرم علی صلح خواهم کرد و در مقابلتان خواهیم ایستاد . و این موضوع بیانگر عدم جاه طلبی ایشان می باشد. و پس از وفات حضرت علی حضرت حسن شش ماه خلافت را بدست گرفتند و به اختیار خود و بنابر شایسته دانستن حضرت معاویه امر خلافت را به ایشان سپردند.

خلافت حضرت معاویه

ایشان فردی بزرگ در حکومت داری بودند که جوامع امروزی نیز از ایشان بعنوان سیاستمدارترین حاکم عصر خود یاد میکنند و ابن کثیر می فرمایند عدالت او بیشتر از عدالت عمر بن عبدالعزیز بوده است . در زمان این حضرت اقدامات زیادی صورت گرفت از جمله کشورهای سودان و کابل و قسمت بزرگی از آفریقا به تصرفشان در آمد و جنگ با قسطنطنیه آغاز شد . در طول دوران خلافت ایشان سلسه ی جهاد برقرار بود و غنائم روز به روز به بیت المال افزوده می شد و مسلمانان با راحتی و آرامش در سایه ی عدالتش می زیستند. حضرت مجاهد می فرماید :اگر شما در عصر معاویه بودید اقرار می کردید که این حضرت مهدی ست و حضرت جابر نیز می فرماید :من بردبارتر از معاویه را ندیده ام .

این شاگرد مدرسه ی پیامبر همراه با حلم و بردباری و گذشت در طول زندگی خود برای مسلمانان زحمات زیادی کشیدند و هیچ وقت از مسائل مردم و وظائف خود غافل نمی شدند و صحابه ایی عالم و آگاه در مسائل دینی بودند که حضرت ابن عباس ایشان را فقیه و مجتهد می دانستند .

وفات حضرت معاویه

در سن۷۸سالگی به علت کسالتی که داشتند دنیا را وداع گفتند و به جمع یاران پیامبر پیوستند و بنابر وصیت خویش ناخن و محاسن مبارکی که از پیامبر داشتند در دهن و روی چشمهای او گذاشتند و در محلی در دمشق به نام باب الصغیر او را به خاک سپردند .

از خداوند منان می خواهیم حب او و باقی اصحاب را در دلهایمان بیشتر فرماید . برای معلومات بیشتر به کتب معتبر اهل سنت مراجعه فرمائید .

 

(از دیدگاه اهل سنت و جماعت سب اصحاب موجب کفر می باشد)

شما هم در این امر مهم با توزیع و نشر ما را یاری فرمائید

 



ترک تمامی عوامل زلزله و توجه به عوامل نجات بخش می تواند سبب رفع زلزله و بلایای طبیعی باشد و نه علم و
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

ترک تمامی عوامل زلزله و توجه به عوامل نجات بخش می تواند سبب رفع زلزله و بلایای طبیعی باشد و نه علم و پیشرفت و تکنولوژی و نه هیچ قدرت دیگری را یارای مقابله و جلوگیری از زلزله و حوادث غیر مترقبه ی طبیعی نیست.
مقدمه
در دنیای امروز افراد بشر علاوه بر مشکلات روزمره زندگی خویش گهگاهی با حوادث و بلایای طبیعی روبرو می شوند. همان گونه که نسل‏های پیشین انسانی در طول تاریخ یکی پس از دیگری با این بلایا و حوادث طبیعی از قبیل: زلزله، گردباد، فوران آتشفشان، سونامی (امواج ناشی از زلزله دریایی)، حریق جنگل، سیل، رانش زمین و خشکسالی روبرو و از پیامدهای آن در رنج و عذاب بوده اند.
اکنون اگر چه بشر یاد گرفته تا حدودی با این مشکلات کنار بیاید اما هرگز قادر به حذف و یا حتی کنترل قطعی آنها نبوده و نیست و این حوادث همچنان علاوه بر آسیب رساندن به محیط زیست، منجر به ایجاد خسارت و تلفات غم انگیز انسانی و غیرانسانی (طبیعی، اقتصادی، و اجتماعی) می شود و گاهی عمق و تاثیر این حوادث به قدری وسیع است که هیچ قدرتی را یارای مقابله با آن نیست. به طور مثال می توان به زلزله و طوفان‏های اخیر جهان اشاره کرد که در ابتدای قرن بیست و یکم بزرگترین فاجعه بشری را به وجود آوردند و اثرات ناگوار و عمیقی را در بسیاری از کشورها بر جای گذاشتند که فقط با نگاه به آثار مخرب حوادثی از این قبیل: زلزله بم، زلزله جزیره سوماترای اندونزی و طوفان شدید "کاترینا" و زلزله شدیدی که به قدرت ٦.۷ در مقیاس ریشتر بخش‏هایی از مظفرآباد پاکستان و بخش کشمیر هند و افغانستان را لرزاند می توانیم بزرگی و شدت زلزله آخرت را مجسم کنیم. هر چند که زلزله قیامت و تصور خسارت و عواقب آن از قدرت ادراک ما خارج است، اما بدون شک زلزله از بزرگترین نشانه های قیامت محسوب می شود که علاوه بر اسباب ظاهری و دنیوی اش، علامت عذاب و عتاب الهی است. همانطور که خداوند متعال در سوره حج می فرماید: «یا آیها الذین اتقوا ربکم إن زلزلة الساعة شئ عظیم
اینجاست که می فهمیم زلزله های کوچک دنیوی یادآور زلزله بزرگ قیامت هستند و از آنجائی که بلایای طبیعی، باطن انسان را بیدار و او را وادار می سازند تا قبل از دچار شدن به چنین فجایعی به تحلیل رابطه موجود بین عوامل مادی و معنوی این حوادث بپردازند که آیا اسباب واقعی این حوادث چیست؟ و آیا آدمی می تواند با اعمال خویش در پدید آمدن یا نیامدن این بلایای طبیعی دخیل باشد؟ و آیا اینکه چه عامل و یا حکمتی می تواند در چنین حوادث دهشتناکی دخیل باشند؟ تلاش نمودیم تا پاسخی هر چند کوتاه بر این قبیل سؤالات و تحلیل رابطه عمل انسان با حوادث غیرمترقبه طبیعی از جمله زلزله بیابیم. باشد که با توکل به خداوند متعال، دیدگاه خاص و راهی روشن و راهکاری سودمند ارائه بدهیم و بشر را به سوی هدف انسانی اش که رسیدن به کمال دنیوی و اخروی است راهنمایی کنیم. (إن شاء الله)

عوامل مادی و معنوی زلزله
اگر بخواهیم به شناسایی علل زلزله بپردازیم و عوامل آن را بشناسیم علاوه از بررسی عوامل طبیعی و علمی زلزله می توانیم با رجوع به بهترین، کامل‏ترین و مطمئن ترین منابع موجود، یعنی قرآ ن و احادیث گهربار نبوی- صلی الله علیه وسلم-، به علل حقیقی زلزله پی ببریم. چرا که خداوند متعال در سوره توبه آیه ۷ می فرماید: «ما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون»
مطالعه اقوام مختلف در قرآن و نگاهی کوتاه به احادیث رسول الله- صلی الله علیه وسلم) این نکته را برای ما روشن می سازد که علت حقیقی و اساسی تمام گرفتاری‏ها و حوادث تلخ که بر بشریت فرود می آید در واقع اعمال و کردار بد خود آنان است و به طور کلی در قرآن بنا بر آیۀ شریفۀ «فکیف إذا أصابتهم مصیبة بما قدمت أیدیهم» «گناه» علت اصلی بلایا و مصیبت معرفی شده است.

علل علمی و طبیعی زلزله
از نظر مادی و علمی زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی عبارت از لرزش‏هایی است که در اثر شکستن و حرکت تند و سریع قطعات شکسته شده در سنگ‏های پوسته زمین رخ می دهد. این امر موجب گشته تا زمین مقداری انرژی از خود آزاد کند که اگر مقدار انرژی آزاد شده زیاد باشد محل وقوع شکستگی ها ویران می شود و محیط اطراف آن به طور وحشتناکی می لرزد. لرزش‏های حاصل از گسیختگی‏های ناگهانی در داخل و سطح زمین، به صورت امواجی با سرعت‏های متفاوتی منتشر می شوند و نقاط دوردست را طولانی تر از نقاط نزدیک به محل حادثه می لرزاند. بنابراین شدت و ضعف زلزله به دوری و نزدیکی نقاط نسبت به محل وقوع آن (به نقاطی که این ارتعاشات در ان نقاط به وسیله لرزه نگارها قابل ثبت هستند و کسی در آن نقاط زندگی نمی کند تا آن را احساس کند) مربوط است. تعداد زلزله هایی که در سال رخ می دهد یک میلیون و اندی می باشد که اکثر آنها به دلیل کمی مقیاسشان از چهار ریشتر و یا واقع شدن در مناطق غیرمسکونی احساس نمی شوند، مگر زلزله هایی که مقیاس آنها به چهار ریشتر و یا بیشتر از آن برسد و اثر تخریبی وسیعی داشته باشد و یا اینکه در مناطق مسکونی زمین رخ دهد که در این صورت عموماً خرابی ساختمان‏ها، آتش سوزی، شکاف برداشتن زمین، ایجاد لرزش و جابجایی در بعضی از قسمت‏های پوسته زمین همراهند. امروزه علت اصلی بروز زلزله را نیروهایی می دانند که از بیرون و درون زمین نشأت می گیرند و پس از تجمع، باعث شکسته شدن ناگهانی لایه های سنگی بالای خود می شوند و در این لحظه انرژی آزاد می شود و باعث وجود زلزله می شود. البته این نتیجه گیری حاصل مشاهدات و بررسی سنگ‏های تشکیل دهنده پوسته زمین در نقاط مختلف زمین است. [جغرافیای عمومی سال چهارم متوسطه (انسانی)، چاپ سال ۷۳، ص ۹٠ - زلزله چرا؟ نوشته میرستار مهدی‏زاده، ص ٥۷]

علل معنوی و متافیزیکی زلزله
قرآن کریم با عبارت‏های گوناگون گناه و کردار بد مردم را مستقیما عامل بلا و عذاب معرفی می کند و این در مکتب قرآن اصلی استوار است که همه مسلمین کما بیش با این اصل آشنا هستند و می دانند اگر جامعه ای مرتکب گناه و فساد شود خود را در معرض انواع عذاب‏ها و انتقام‏های الهی قرار می دهد و بدون شک مستحق عذاب می شود. چنانچه در ترجمه آیات ۹٦ تا ١۰۰ سوره اعراف آمده است: «اگر اهل آبادی‏ها ایمان آورده و از گناهان پروا کنند حتما برایشان برکت‏هایی از آسمان و زمین می گشائیم. ولی تکذیب کردند و ما برای اعمالشان گرفتارشان کردیم. آیا اهل آبادی‏ها ایمن هستند که (زلزله و بلا) چنان غافلگیرانه آنها را دریابد که شب در خوابند؟ و آیا ایمن هستند که عذاب آنها را روز هنگامی که مشغول بازی هستند (انواع بازی مثل بازیگری برای فیلم، فوتبال، دنیا و هر نوع مشغولیتی که باعث غفلت از خدا شود) دریابد؟ آیا از تدبیر خداوند ایمن هستند؟ از تدبیر خدا ایمن نمی شوند مگر قوم زیانکاران. آیا به آنانی که زمین را بعد از دیگران به ارث می برند نرسیده که اگر بخواهیم آنان را نیز در مقابل گناهانشان مورد اصابت بلا قرار می دهیم و بر قلبهایشان مهر می زنیم، پس نمی شنوند
پس زلزله هشدار و عذاب خدای رحمان است بر گناهکاران و مکارانی که تا کنون گوش شنیدن نداشته اند تا شاید با چشیدن آن بیدار گردند.
در سوره نحل آیه ۲٦ آمده است: «قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنیانهم من القواعد فخر علیهم السقف من فوقهم و أتاهم العذاب من حیث لا یشعرون» (به یقین پیشینیان مکر کردند پس خداوند بنیادشان را از پایه برانداخت و سقف بر سرشان فرو ریخت و عذاب از جایی بر سرشان آمد که نمی دانستند (انتظارش را نداشتند).)
و همانطور که گفتیم در آیات زیادی عامل اصلی حوادث و بلایای طبیعی کردار بد و گناه گناهکاران جامعه معرفی شده است.
در سوره عنکبوت در قسمتی از آیه ۴٥ آمده است: «فکلا أخذنا بذنبه» (همه هلاک شدگان را فقط برای گناهانشان گرفتیم.)
در آیه ١١ سوره مُلك آمده است: «فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر» (بعد از هلاکت به گناه خود اعتراف کردند پس کوبیده و دور باد اصحاب سعیر.)
نه تنها در این آیات بلکه در آیات متعددی از قرآن "گناه" علت عذاب الهی قرار داده شده است و آنچه باعث تغییر بنیادین امت‏ها می گردد همانا گناه و کردار بد خود آنان است، و اگر امروز هم در جامعه گناه به صورت عمومی مشاهده شود باعث نزول عذاب خداوند خواهد بود. هدف خداوند از فرو فرستادن عذاب دنیوی آگاه کردن گناهکاران است تا بعد از مشاهده آن باعث توبه و بازگشتشان به سوی خدا باشد.
نکته قابل تأمل دیگری که وجود دارد انتقاد خداوند از عکس العمل برخی مردم به هنگام گرفتاری است، چنانچه خداوند متعال می فرماید:
«
وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ» [روم: 36] (وقتی برای مردم بدی و گرفتاری روی می دهد در اثر آنچه که دستانشان پییش فرستاده است، می بینی که در آن هنگام مأیوس می شوند.) آنان به جای آنکه مرگ را یادآور شوند و با مشغول شدن به امور آخرت، در مقابل قدرت باریتعالی سر تسلیم فرود آورده و صبر کنند سر ناسازگاری بنا می نهند و فراموش می کنند که بلایای طبیعی هشدار و تذکری است برای بازگشت آنها از گناه، نه دوام سرکشی و سوء استفاده شان از الطالف و عنایت خداوند عز و جل.
بعد از مشاهده دلایلی از قرآن مجید جا دارد که همه مردم از جان و دل فقط خداوند را فرمانروای عظیم جهان بدانند و همواره به حمد و ثنای او مشغول باشند و بدانند که علت زلزله، نه خداست و نه طبیعت، بلکه تنها عامل آن انجام گناه و زمینه آن است، و این امر مستلزم آن است که همه داعیان اسلام به وظیفه پیامبرگونه خود در راستای تصحیح عقیده مردم به طور کامل عمل کنند.

<span lang="AR-SA" style="font-size:11.0pt;line-height: 115%;font-family:"Arial","sans-serif";mso-ascii-font-family:Calibri;mso-ascii-theme-font: minor-latin;mso-farea